دیدن «این فیلم جرم است» به نویسندگی و کارگردانی رضا زهتابچیان فیلمی است درباره ناموس و وطن که هر دو را به خطر انداخته و طرز فکر جاهلانه را در سکانس به سکانس خود نشر می‌دهد. فیلم عقبه تاریخی ندارد، داستان و شخصیت‌ها همواره در حال نزول هستند، حال چگونه این نزول با به لجن کشیدن تصویر نیروهای امنیتی، بسیج و... در ذهن بیننده به صعودی مصنوعی تبدیل می‌شود؟

• مثلِ ابراهیم

«دیدن این فیلم جرم است» به غایت خطرناک و از نظر امنیت ملی گل به خودی محسوب می‌شود. فیلم‌ساز سعی دارد همانند ابراهیم حاتمی باشد. فیلمی که شبیه یک انتقاد و اعتراض بزرگ است اما ابداً نه چگونگی بیان انتقاد را بلد است و نه صدای رسایی برای اعتراض دارد. قبل از اینکه به فرم سینمایی اثر اشاره شود، باید این نکته را یاد آور شد که فیلم‌ساز خودخواهی خود را پشت شعارهای ناموسی و وطنی پنهان کرده است. طراحی صحنه، چهره‌پردازی و حتی انتخاب لوکیشن‌ها بیننده را در تنگنای دیالوگ و شعار قرار می‌دهد و چاره‌ای برایش جز تسلیم باقی نمی‌ماند. قبل از اینکه مسئله‌ای ناموسی باشد باید اخلاق و موقعیت مطرح شود. یک شهروند انگلیسی که به دختران بدحجاب اعتنایی نمی‌کند و خانم چادری را با کینه مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد نه ریشه داستانی دارد و نه قابلیت داستانی شدن. می‌تواند حکایت باشد اما داستان نیست. فیلم‌نامه گاهی نزدیک می‌شود به شخصیت‌پردازی. به عقبه وی اشاره دارد که 30سال پیش در چنین روزی همسر او اتفاقی به دست چنین شخصیت‌هایی برایش رخ داده که اصلاً پشتوانه خوبی برای طرح مسئله نیست. از سوی دیگر مسئله کودکانه‌ای که مطرح می‌شود بسیار بار عاطفی و اندک ارزش سینمایی فیلم را پایین آورده است. حاملگی و تداعی خاطرات آن برای فرمانده پایگاه خود به تالی فاسد سینمایی تبدیل شده است. بیننده حرفه‌ای سینما با تماشای چنین کنشی از فرمانده بیشتر لبخند به لب می‌آورد تا تأثیر پذیرفتن. به همین دلیل است که فیلم‌سازی مانند حاتمی‌کیا اگر در چارچوب سینمایی حرفی هر چند متحجرانه به زبان می‌آورد، تأثیرگذار می‌شود. نمونه ویژه آن را می‌توان در «بادیگارد» مشاهده کرد. بادیگارد قهرمانانه در پارک مبارزه می‌کند و مورد تشویق مردم قرار می‌گیرد اما کاراکتر اول «دیدن این فیلم جرم است» به حدی خودخواهانه و جاهلانه می‌خواهد ناموس و وطن را نجات دهد که تبدیل به تالی فاسد وطنی شده است.

• امیر آقایی

بازی آقایی در نقش یک سردار از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. این شخصیتی که بازیگر به سردار فیلم‌نامه داده در حال نجات دادن کلیت فیلم است؛کلیت نه به معنای سینمایی بلکه به معنای شعاری. اما در لحظه آخر که بیننده در انتظار توگوشی محکم سردار است او دست شهروند انگلیسی را با حرص می‌فشارد و در را بیننده می‌بندد تا دیدن این صحنه، جرم تلقی شود. «دیدن این فیلم جرم است» می‌خواهد از تله خودسانسوری با دعواهایی که نمایشی میان کاراکترهای بسیجی به راه می‌اندازد فرار کند. این دعواها تعلیق دراماتیک داستانی ایجاد نمی‌کند بلکه کنجکاوی بیننده را برای تماشای شعاری بزرگ‌تر بیشتر خواهد کرد. بازی به اصطلاح درونی مهدی زمین‌پرداز در نقش فرمانده پایگاه، نه تنها درونی نیست بلکه بیشتر شخصیتی روانی را تداعی می‌کند تا زخم خورده. در واقع کاراکتر عقده‌هایی را به دوش می‌کشد که در سیاه‌چال مغز خود دفن کرده و حال به نام ناموس و وطن در حال بیرون کشیدن آن‌هاست. دیدن این فیلم واقعاً جرم است. نه تنها اثری ملی و خدایی‌نکرده حماسی نیست، بلکه تنها چند شعار دیگر با فیلم‌های ضد ایرانی غربی فاصله دارد.

مهر: برخلاف آنچه گفته شده «تام‌کروز» برای اجرای پروتکل‌های بهداشتی کرونا در محل فیلم‌برداری «مأموریت غیرممکن۷» ربات نخریده است.

کروز که اخیراً برای عصبانیت شدید بر سر کارکناش برای عدم رعایت دقیق پروتکل‌های بهداشتی درباره کرونا خبرساز شده بود برای کنترل این موارد ربات نخریده است.

این موارد درحالی است که به نظر می‌رسد پروژه اخیر کروز بیش از آنکه سینمایی باشد، پروپاگاندایی است و برمدار حاشیه‌ها پیش می‌رود تا اصول تولید.

در دو روز اخیر شایعه‌ای منتشر شد مبنی بر اینکه تام کروز دو ربات خریده تا بتواند همه چیز را در محل فیلم‌برداری کنترل کند. این شایعه از سوی نشریه «سان» منتشر شد که نوشت چون کروز نمی‌تواند همه جا حضور داشته باشد و افرادش را به رعایت پروتکل‌ها وادار کند، دو ربات پیشرفته گران‌قیمت خریده است.

سایت «اسلش‌فیلم» حالا خبری منتشر کرده که از یکی از کادر تولید فیلم شنیده چنین چیزی واقعیت ندارد و آن‌ها رباتی سر فیلم‌برداری دو قسمت هفتم و هشتم «مأموریت غیرممکن» ندارند.

کار فیلم‌برداری دو قسمت «مأموریت غیرممکن» هم‌زمان در بریتانیا در حال انجام است.

اعتراض کروز به عوامل تولید فیلمش که با دادوفریاد او همراه شده بود ماه پیش درنهایت موجب شد تا پنج تن از عوامل تولید استعفا کنند.

«مأموریت غیرممکن۷» به کارگردانی «کریستوفرمک‌کواری» ۱۹نوامبر۲۰۲۱ اکران خواهد شد. «فال‌آوت» قسمت ششم این مجموعه فروشی ۸۰۰میلیون دلاری را در سراسر جهان ثبت کرده بود.

ایسنا: فیلم اکشن «تیرانداز» با بازی «لئام‌نیسون» با فروش ۳.۷میلیون دلاری، پرفروش‌ترین فیلم این هفته سینمای آمریکا نام گرفت. «تیرانداز» را «رابرت‌لورنز» که پیش از این همکاری طولانی مدتی با «کلینت‌ایستوود» داشته کارگردانی کرده است و «لئام‌نیسون» در این فیلم در نقش مأمور سابق نیروی دریایی بازی می‌کند که قصد دارد یک پسر بچه را از دست کارتل‌های مکزیکی نجات دهد. فیلم «تیرانداز» در میانه همه‌گیری کرونا و تعطیلی گسترده سالن‌های سینما موفق شد، بهترین عملکرد را در گیشه آخر هفته سینمای آمریکا داشته باشد و با فروش ۳.۷میلیون دلاری بالاتر از فیلم «زن شگفت‌انگیز۱۹۸۴» قرار گیرد که پنجمین هفته اکران عمومی خود را تجربه می‌کند. در ادامه این فهرست انیمیشن «غارنشین‌ها:عصرجدید» با ۴۰میلیون دلار و انیمیشن «روح» با فروش ۴۳.۱میلیون دلار قراردارند.

همشهری‌آنلاین: «همایون‌شجریان» ادعای «عباس‌میلانی» مبنی بر نوشته شدن قانون اساسی برای ایران به دست محمدرضاشجریان را رسماً تکذیب کرد. همایون شجریان در استوری اینستاگرامش با بازنشر توئیت محمدحسین آقاسی، وکیل استاد شجریان، ادعای عباس میلانی را تکذیب کرد. عباس میلانی استاد دانشگاه استنفورد آمریکا چندی پیش مدعی شده بود محمدرضا شجریان، متن قانون اساسی دوران گذار را دراختیار او قرارداده است. درمقابل این ادعا، محمدحسین آقاسی به نمایندگی از خانواده استاد، خواستار ارائه سند و دلیل ازطرف او شده بود. آقاسی توئیت کرد: «در مصاحبه هفته پیش درخواست کردم ظرف یک هفته، آقای دکتر میلانی، دلیل صحت ادعای خود مبنی بر اینکه مانا‌یاد استاد شجریان، قانون اساسی نظام آینده را به او سپرده است، برای فرزندان استاد ارسال کند، چون تا این لحظه هیچ‌کس از بازماندگان استاد، دلیلی ومدرکی دریافت نکرده‌اند، بنابراین ادعای مذکور تکذیب می‌شود.»

ادامه از صفحه یک:

سوگل‌خلیق، گیتی قاسمی و ترلان پروانه از دیگر بازیگرانی هستند که در این مجموعه حضور داشته‌اند. نکته جالب درباره بازیگران این سریال حضور مجیدصالحی در یک اثر غیرکمدی و نقشی کاملاً جدی است. این بازیگر بیشتر به عنوان بازیگر کمدی شناخته می‌شود و آخرین تجربه او در نمایش خانگی هم کارگردانی سریال «سال‌های دور از خانه» بود اما صالحی که گریم متفاوتی هم در مجموعه «سیاوش» داشته نقش یک لات را در این سریال بازی کرده است.

• شانس بالای «خوب،بد،جلف» در رقابت

یکی دیگر از سریال‌هایی که به زودی در نمایش خانگی توزیع خواهد شد، «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» به کارگردانی محسن چگینی است. این سریال چند برگ برنده دارد که شانس آن را برای استقبال خوب مخاطبان بالا می‌برد. اولین برگ برنده، خاطره خوب تماشاگر از نسخه سینمایی این سریال است. قسمت اول آن با نام «خوب، بد، جلف» سال 94 به کارگردانی پیمان قاسم‌خانی ساخته شد و فروش خوبی در سینماها داشت. قاسم‎خانی چهار سال بعد قسمت دوم این فیلم با نام «خوب، بد، جلف: ارتش سری» را جلوی دوربین برد که مانند بسیاری از فیلم‌های سینمایی تا حدودی از شیوع کرونا لطمه خورد اما به‌طورکلی در زمان اکران عمومی و اکران آنلاین مورد توجه قرار گرفت. این فیلم نسبت به قسمت اول اثر ضعیف‌تری بود و داستان آن به سرانجام نرسید تا در قسمت سوم یا سریال ادامه یابد. درنهایت این اتفاق افتاد و ادامه آن در قالب سریال نمایش خانگی ساخته شد. این مجموعه در فیلیمو منتشر می‌شود.

• نخستین تجربه سام و پژمان در نمایش‌خانگی

پیمان قاسم‌خانی که در قسمت اول و دوم «خوب، بد، جلف»، نویسندگی و کارگردانی را برعهده داشت در سریال «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» تمرکز خود را روی نگارش فیلم‌نامه گذاشته و در طراحی داستان امیرمهدی ژوله و مهراب قاسم‌خانی را در کنار خود داشته است. تقریباً همه بازیگران اصلی «ارتش سری» در این سریال حضور دارند و برگ برنده مهم دیگر سریال گروه بازیگران آن است. زوج کمدی پژمان جمشیدی و سام درخشانی که نقش‌های اصلی هر دو قسمت فیلم و سریال را برعهده دارند با این مجموعه اولین حضور در نمایش خانگی را تجربه خواهند کرد. طبق گفته پیمان قاسم‌خانی، شخصیت «فربد» که در قسمت دوم فیلم در نقش یک جاسوس و آدم‌کُش دیده شد در سریال به سینما و فیلم‌سازی علاقه‌مند می‌شود و تصمیم می‌گیرد فیلم خوبی بسازد.

منبع: خبرآنلاین